قواعد و قوانین بازی زندگی

بسیاری از مردم زندگی را میدان جنگی می‌دانند که باید در آن دائماً با چالش‌ها و سختی‌ها دست و پنجه نرم کنند؛ اما در حقیقت، زندگی یک بازی پیچیده است که قوانین و قواعد دارد. بنابراین کسی از پلّکان موفقیت، ثروت، سلامتی و خوشبختی صعود می کند که به قوانین بازی زندگی آگاه باشد.

قواعد زندگی یک سری قانونِ تکوینیِ جهان شمول است؛ یعنی کلیّت دارد و تمامی افراد بشر را دربرمی گیرد ضمن اینکه ندانستن قوانین بازی زندگی، تبعات و عوارضی دارد که هر انسان عاقلی را بر آن می دارد تا به یادگیری و بکارگیری آن ها بپردازد.

عوارض و تبعات نقض قوانین

ما بازیگران بازی زندگی خودمان هستیم اما سرنوشت از پیش تعیین شده ای هم برنامه ریزی نشده و فقط باید آگاهانه و آزادانه عمل کنیم. تنها و تنها، بایدها و نبایدهایی در جهان هستی وضع شده که برای موفق و خوشبخت شدن لازمست به آن ها پایبند باشیم. برخی از عوارض نقض قوانین را می توان چنین عنوان کرد:

• محرومیت از موفقیت: زیرپا گذاشتن این اصول، مانع از رسیدن به خواسته ها و آرزوها شده و طعم شیرین موفقیت را از کام انسان می گیرد.
• بیماری و ناخوشی: سلامت تن، ارتباطی عمیق با افکار و احساسات ما دارد. نقض قوانین زندگی، زمینه را برای بروز ناهنجاری های روحی فراهم کرده و در نتیجه، باعث بیماری جسمی می شود.
• تجربه فقر: ثروتمندی، فارغ از هر دین و ملیت و فرهنگ قوانینی خاص دارد که نقض آن فقر و تنگدستی می آورد.
• ابتذال در جامعه: قوانین بازی زندگی ضامن آرامش، آسایش و نظم در جامعه است. نادیده گرفتن این قوانین، به ابتذال و هرج و مرج در جامعه دامن می زند.
• گسستگی در خانواده: بنیان خانواده بر پایه التزام به همین قواعد است؛ بدون استثناء تمام جدایی ها و فروپاشی خانواده ها بخاطر عدم رعایت این قواعد می باشد.

قانون ذهن نیمه هشیار

وقتی صحبت از قوانین زندگی می شود نگاهمان دیگر نباید فقط به قوانین فیزیکی و اجتماعی محدود شود بلکه باید بررسی کرد که چه چیزی در دنیای بزرگ ذهن انسان وجود دارد که تبدیل به رفتار و عملکرد می شود.

ذهن انسان سه بخش دارد:

• هشیار
• نیمه هشیار
• هشیاری برتر

ذهن هشیار انسان همان قدرت فکر اوست که با دنیای بیرون تعامل دارد و هر آنچه به طور مکرر می بیند و از طریق حواس دریافت می کند،به باور و حس تبدیل می کند. همین ویژگی انسان را از سایر موجودات عالم هستی متمایز می کند و خداوند آن را مایه کرامت و برتری او قرار داده است.

ذهن نیمه هشیار شامل همان احساسات و باورهایی است که در ذهن هشیار شکل می گیرند و به سرعت در دنیای بیرون نمود پیدا می کنند. به عنوان مثال، افرادی که دائماً به فقر می اندیشند، از تلاش و ایده های ثروت ساز فاصله می گیرند و فقیرتر می شوند. همچنین افرادی که به بیماری فکر می کنند، بیشتر در معرض آن قرار می گیرند حتی اگر زمینه ارثی برای آن بیماری نداشته باشند.

نتیجه اینکه انرژی مخرّبی که از افکار و احساسات منفی یا رذائل اخلاقی ایجاد می شود، بسیار قوی و سریع الوقوع است پس بجای تمرکز بر این افکار، باید به اهداف بلند و شایسته بیندیشیم.

توانگری؛ یکی از قوانین بازی زندگی

یکی از مهمترین پیام های خداوند به انسان در میان کتب آسمانی و ادیان مختلف این بوده است که “خداوند روزی رسان است” و “اگر انسان خویشتن داری کند و شرور و پلیدی ها را به درون خویش راه ندهد، خداوند یکتا از آن جایی که گمان نبرد برای او روزی می رساند”.

توانگری یک احساس است؛ همانطور که در بخش گذشته گفته شد، برای ثروتمند شدن، باید همواره احساس ثروتمندی کنید؛ حتی در شرایط دشوار، این حس را در خود زنده نگه دارید.

ثروتمندی فقط به معنای انباشت ثروت مادی نیست! چه بسا افرادی که پول زیادی دارند اما همچنان از ترس فقر و بیچارگی انفاق نمی کنند که این افراد بخیل یا خسیس نام دارند.

توصیه می شود ماهانه بخشی از دارایی های خود را با میل و رغبت صدقه دهید حتی در شرایط سخت و دشوار نیز با ایمان به وعده خدا، مقداری صدقه دهید. چرا که خداوند جهان را به گونه ای آفریده که به ذهن نیمه هشیار یا همان احساس شما پاسخ می دهد. به همین دلیل، بخیل بودن از پلیدترین صفات اخلاقی است و فقر و تنگدستی را به همراه دارد.

قانون عدم مقاومت برابر ترس های زندگی

زندگی پر از فرصت ها و چالش ها است، اما چگونه می توان از آن ها به بهترین نحو استفاده کرد؟ قانون عدم مقاومت یکی دیگر از قوانین بازی زندگی ما است که می آموزد به جای مبارزه با مشکلات و شرور، با چالش ها روبرو شویم و از آن ها به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم.

ترس، استرس و درگیری با مشکلات، تلاشی مذبوحانه و بی فایده است. این کار به معنای مقاومت در برابر شرور است که باعث بروز و استمرار شرور در زندگی می شود. با 3 گام می توان به مصاف ترس ها رفت:

• شناخت مشکلات و شرور
• ایمان به ربوبیت خدا
• عدم مقاومت و برون رفت از مشکلات

به عنوان مثال، اختلاف و بحث و جدل در خانواده و تلاش برای اصلاح آن ها، مقاومتی ملال آور و بی نتیجه است. اما قانون عدم مقاومت می گوید: برای زدودن یک صفت بد از وجود دیگران، بر خودت تمرکز کن و اصلاح و تغییر را از درون خودت آغاز کن.

قانون زندگی در لحظه حال

یکی از قوانین بازی زندگی، شاد زیستن در زمان حال است. زندگی در گذشته باعث اندوه و زندگی در آینده باعث اضطراب می‌شود.

ترس از رخدادهای آینده و اندوه گذشته، دو زندان ذهن انسان است چرا که آزادی و نشاط زندگی را از او سلب می کنند؛ در حقیقت گذشته و آینده دو “عدم” هستند و در حال حاضر وجود خارجی ندارند، زمان حال تنها مفهومی است که واقعیت دارد. پس به جای اینکه حسرت گذشته را بخورید یا برای آینده نگران باشید، روی لحظه حال تمرکز کنید و از هر لحظه زندگی لذت ببرید.

قانون کارما یا عکس العمل

هر عملی که انجام می‌دهیم، چه خوب و چه بد، دیر یا زود به خودمان باز می‌گردد. این قانون، اساس عدالت در جهان هستی است.

نکته ای که اغلب افراد از آن غافل اند این است که قانون کارما فقط در مورد صدمه زدن به دیگران و بازتاب آن به فرد آسیب زننده نیست؛ بلکه این قانون می گوید: کمترین مقدار خیر یا شری که در افکار و رفتار انسان انجام شود، بازتاب خواهد داشت. بنابراین اندیشه های ما انسان ها قدرت جادویی دارد؛ چه بسیار مسائل گره خورده زندگی انسان که هیچ مقصری جز خودش ندارد!

به قول فلورانس اسکاول شین:

انسان تنها می تواند آن باشد که خود را چنان ببیند و تنها می تواند به جایی برسد که خود را در آنجا ببیند. بنابراین تصورات و خیالات انسان و افکار و باورهایی که نسبت به خودش دارد، دقیقاً به همان کیفیت برای او رخ خواهد داد.

کتاب چهار اثر

قانون سپردن بار

بر اساس قوانین معنویت انسان از هر چه بترسد جهان هستی انرا به عنوان خواسته او دریافت می کند و به سرعت آنرا فراهم میکند. زمین گذاشتن بار سنگین ترس و سپردن امور به خدا و رهایی از اندیشه های منفی.

ترس شکارچی اندوه است و تا زمانی که انسان خود را از این چرخه نرهاند طعم خوشبختی را نخواهد چشید.تنها راه رهایی از این دور باطل قیام خود الهی و متعالی علیه خود طبیعی وغریزی است.خود الهی و متعالی همواره به انسان یاداور می شود که فرمانروا عالم خدا یکتا ست.

براساس قانون هر باری که به دوش می کشید هر روز سنگین تر خواهد شد.

قانون عشق

قانون دیگر بازی زندگی عشق است؛ در درون انسان دو نیروی متناقض وجود دارد که هیچگاه با هم جمع نمی شوند آن دو عشق و ترس هستند.

زدودن ترس ها و خروج از سرزمین ترس و ورود به سرزمین عشق مهمترین قانون معنویت است.

ترس ناشی از احساس تنهایی و بی پناهی است با تکیه بر خدا و قدرت نامحدود درون خویش بر ترس ها غلبه کند. باید نفرت ها و کدورت ها را از سینه بزداییم زیرا تا نفرت و کینه در دل باشد نور الهی در قلب نخواهد درخشید.

هر انسانی یک مخلوق ویژه است و جهان مخصوص خود را دارد. اگر انسانها را آن گونه که هستند بپذیریم و از دیگران عیب جویی نکنیم راه را بر کینه می بندیم.

بیایید فقط بر اصلاح خود متمرکز شویم و دیگران را از آینه خود ببینیم. هر عیبی در دیگران دیدیم در اصلاح خویش و پاکسازی عیب از درون خود بکوشیم.

قانون شهود یا هدایت

خدا پروردگار و مربّی جهانیان است پس هر لحظه در حال هدایت عالم به سوی بهترین هاست به همین دلیل است که هیچ بی نظمی و نابسمانی در عالم مشاهده نمی گردد.

خداوند شبکه جهانی هدایت را در سرتاسر گیتی گسترانده است و کوچکترین گیاهان و حیوانات را از زیر آن چتر بیرون قرار نداده است؛ حال چطور بعضی انسان ها خداوند را فراموش کرده سپس گمان می کنند که رب العالمین آنان را به حال خود رها کرده است؟!

با این وجود انسان گاهی در زندگی دچار نابسامانی در ابعاد مختلف می گردد. گاهی با بیماری های صعب العلاج و گاهی با اضطراب و افسردگی و گاهی شکست می خورد و گاهی از گرسنگی و فقر می میرد.

این درحالیست که هیچ حیوان یا گیاهی از مدار هدایت خارج نشده و دچار این دست چالش ها نمی شود! بنابراین التزام به قوانین آسمانی در بازی زندگی می تواند انسان را نیز مانند تمامی پدیده های آفرینش، به رستگاری و آرامش برساند.

انتخاب راهنما در میانه بازی زندگی

انسان میتواند خدا را بعنوان یاور و سرپرست خود انتخاب نماید تا به سوی روشنایی رهنمون گردد یا اینکه شیاطین او را به سوی تاریکی بدبختی گمراه کنند.

این ما هستیم که در میان بازی زندگی ، هادی و سرپرست را انتخاب می کنیم.

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید…

هشیار باشید نشانه ها را ببینید و مسیر هدایت خدا را دنبال کنید. نشانه ها ممکن است در عبارتی از یک کتاب باشد یا یک خبر یا تابلو یا در یک تماس و…

قوانین بازی زندگی بر اساس کتاب اسکاول شین

برای دریافت الهامات و شهود باید بازی ذهن را به خوبی بلد باشید. ذهن تنها جایی است که شیطان حضور دارد و زمزمه و سخن می پردازد.

خدا بوسیله الهامات قلبی و شهود انسان را هدایت می کند. شیطان نیز با استدلال های منطقی سعی در منصرف نمودن انسان دارد. انسان باید یاد بگیرد ایده ها و الهامات قلبی اش را از خطورات شیطانی جدا کند و الهامات قلبی رو دنبال نماید آنگاه کلید گنج سعادت را یافته است.

برگرفته از کتاب سلام خانم اسکاول شین تالیف دکتر سید مصطفی زارعی