محدودیت های ذهن و راه رهایی انسان از آن
ذهن انسان دنیایی پیچیده و گسترده است که در واقع محدودیتی ندارد اما به واسطه ذهنیت هایی که به مرور زمان در ناخودآگاه او تزریق می شود، محدودیت های ذهن باور و پذیرفته می شود. ترس از تغییر و تحول در انسان نهادینه می شود، اندوه و استرس تمام مغز و روان انسان را فرا می گیرد و رسیدن به موفقیت و خوشبختی برای او سخت و دشوار می شود. ما می خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که چطور از این زندان ذهنی رها شویم؟
آنچه در این مقاله می خوانید:
چرا باید از ذهنیت های محدودیت کننده رها شویم؟
به طور کلی هر ناکامی و شکست در حوزه آرامش، سلامتی تن و روان، و موفقیت در کسب و کار، ریشه در ذهنیت ها و باورهای انسان دارد که می توان با تغییر ذهنیت بر همه آن ها غلبه کرد. اما به یاد داشته باشید: رهایی از محدودیت های ذهن، یک فرآیند تدریجی است و نیاز به آگاهی، تمرین و پشتکار دارد زیرا این باورها یک دفعه پدید نیامده اند که بتوان ناگهانی آن را از بین برد!
در حقیقت همه افرادی که به موفقیت و پیشرفت می رسند، از ذهنیت خالق برخوردارند و توان خود را فراتر از همه مشکلات می دانند. اما افرادی که در جامعه، شکست خورده محسوب می شوند، دارای ذهنیت قربانی هستند و باور به محدودیت های ذهن خود دارند. در لحظات مهم زندگی این تله ذهنی به ما می گوید:
- توانایی های ما محدود است: این باور به ما می گوید که توانایی های ما از پیش تعیین شده و ما قربانی شرایط فعلی هستیم و کاری از ما ساخته نیست
- تغییر غیر ممکن است: این باور پتانسیل ما را محدود می کند و مانع می شود تا به دنبال اهداف بزرگ تر و رویاهای خود برویم.
- ما شکست خورده ایم: گاهی بر اساس یک تجربه ناموفق، این احساس بر ما چیره می شود که ما همیشه در همه چیز شکست می خوریم و موفقیت برای ما دست نیافتنی است
- هرچه سنگ است برای پای لنگ است: این نگرش به ما القا می کند که تنها به جنبه های منفی موقعیت ها توجه کنیم و جنبه های مثبت را نادیده می گیریم
ما در این مقاله می کوشیم به شما کمک کنیم تا بتوانید از دام محدودیت ها آزاد شده و با بهترین انتخاب ها، بهترین نتیجه ها را کسب کنید.
داستان ذهنیت یک فیل
نقل شده فردی فیل عظیم الجثه ای را مشاهده کرد که با طنابی نازک و میخی کوچکی به زمین بسته شده و با اندک حرکتی از فیل، طناب کشیده شده و حیوان سرجای خودش باز می گردد و هیچ تلاشی برای کندن آن طناب نازک و از جا درآوردن میخ کوچک انجام نمی دهد؛ درحالی که انجام این کار برای فیل به آن بزرگی بسیار آسان است!
آن فرد رو به فیلبان کرد و پرسید: آیا واقعا این فیل نمی تواند آن طناب را پاره کند و بگریزد؟ فیلبان پاسخ داد: هم آری و هم خیر! آری، چون قدرت فیل بسیار زیاد است و به راحتی می تواند طناب را پاره کند و خیر، چون از زمانی که این فیل کوچک بوده، این طناب را به پای او بسته ایم.
در آن زمان فیل کوچک به هرسو می دوید و تلاش می کرد تا طناب را پاره کند اما نمی توانست و پایش آسیب می دید و به تدریج در ذهن او نقش بست که نمی تواند این طناب را پاره کند. اکنون که آن فیل کوچک به یک فیل بالغ تبدیل شده نیز همان ذهنیت محدودیت های ذهن او وجود دارد و اجازه نمی دهد که تلاشی برای رهایی انجام دهد. او با این باور بزرگ شده که نمی تواند از این طناب رها شود. شاید پای این فیل با طنابی نازک بسته شده باشد اما ذهن او با زنجیر های پولادین با ذهنیت های محدودیت کننده در بند است.
چرا ذهن انسان محدودیت ندارد و بی نهایت قدرتمند است؟
محدودیت های ذهنی ما انسان ها نیز همین طور دروغین و پوشالی است چرا که این محدودیت هایی که احساس می کنید، ساخته ذهنی است که بارها و بارها به او القاء شده که نمی تواند اما این القاءها واقعیت ندارد.
در حالی که بسیاری از انسان ها ناکامی خود را به پای محیط و شرایط اجتماعی می گذارند و همیشه خود را قربانی جبر جغرافیایی، شرایط، دیگر انسان ها و هزاران عامل دیگر می دانند، هزاران و میلیون ها نفر دیگر وجود دارند که با همین شرایط مشابه، این ذهنیت محدود کننده را نپذیرفته اند و با تقویت باور به “توانستن و شدن”، قطار زندگی خود را روی ریل موفقیت به حرکت انداخته اند.
اگر فرض کنیم که ما در نامناسب ترین شرایط زندگی در این کره خاکی هستیم، بازهم ما به عنوان یک انسان آزاد، قدرت تغییر باورهای کهنه و محدود کننده و انتخاب بهترین شرایط برای رشد و پیشرفت خود را داریم.
محدودیت های ذهن کاملا خیالی است. انسان، درخت نیست که پایش در خاک گیر افتاده باشد و این اندازه قدرتمند است که اگر در سرزمینی شرایط را برای رشد و موفقیت خود هموار نمی بیند، می تواند به سرزمین دیگر هجرت کند؛ این در حالیست که سایر مخلوقات خدا از این ویژگی برخوردار نیستند. بنابراین اگر قدرت تغییر داشته باشیم و از آن استفاده نکنیم، قطعا به خود ستم کرده ایم و هیچ بهانه ای برای رهایی از زنجیره زندان ذهن پذیرفته نیست! (1)
رابطه محدودیت و ترس
همیشه ترس، برای ذهن ما محدودیت ایجاد می کند؛ مخصوصاً اگر از کودکی در بستر خانواده، جامعه، رسانه و مدرسه با همراه شده و در ناخودآگاه ما نهادینه شده باشد. مانند ترس از شکست، ترس از قضاوت دیگران، ترس از فقر، ترس از طرد شدن، ترس از رقبا و …
ترس با ایمان در نقطه تضاد و مخالف هم هستند؛ باید اقرار کنیم که به ما از کودکی بجای ایمان، درس بی ایمانی آموخته اند؛ همیشه سنگی بر سر راه ما قرارداده اند و گفته اند: تو که نمی توانی! درحال حاضر این محدودیت ها تبدیل به تله های ذهنی شده که رهایی از آن انسان را به زحمت انداخته است؛ مثالِ فیل را به خاطر بیاورید تا این مفهوم را بهتر درک کنید.
اما اگر انسان بر ترس خود غلبه نماید، دیگر هیچ چیزی نمی تواند او را محدود سازد و به تدریج به هرچه که اراده کند، می رسد. یکی از کسانی که موفق به رهایی از “ذهنیت های محدود کننده” شده بود، تجربه خود را با ما به اشتراک گذاشت که شاید خواندن این تجربه برای شما نیز الهام بخش باشد:
“با اجرا کردن قوانین زندگی که در دوره از ترس تا شور زندگی آموختم، به طرز عجیبی شرایط زندگی و درونم متحول شد. دیگر اثری از ترس و استرس و دلهره ها نبود؛ آرامش به قلب و روحم برگشت و این احساس نیک چند برابر کامل تر شد.
بازخورد دوره از ترس تا شور زندگی
من بیماری هایی داشتم نظیر اضطراب، بی خوابی و کابوس هایی که باعث ایجاد استرس شدید شده بود اما بعد از این آگاهی، به سرعت شفا یافت و زندگی ام سراسر عشق، نور، سلامتی و آرامش شد و هنوز کلمه ای دقیق در وصف حال خوبم پیدا نکرده ام”
چگونه از این تله ذهنی رها شویم؟
این تله ذهنی می تواند تاثیرات مخربی بر زندگی ما داشته باشد همچون کاهش انگیزه ما برای تلاش، افزایش ترس از شکست و کاهش اعتماد به نفس و پذیرفتن محدودیت های خود. اما برای رهایی از این ذهنیت منفی، می توانیم به روش زیر عمل کنیم:
- خودآگاهی: با شناخت پتانسیل بالای خود و برتری آن بر محدودیت ها می توان بر تمام مشکلات پیروز شد
- تقویت عزت نفس: افرادی که به دام تله های ذهنی می افتند، احساس خوب را در بیرون از خود دنبال می کنند. با تقویت عزت نفس و احساس کافی بودن می توان محدودیت ها را نابود کرد
- شناسایی باورهای محدود کننده: شناسایی نوع نگرش ها، باورها و احساساتی که انسان را از خودباوری دور می کند. از خود بپرسید: “چه چیزی مانع پیشرفت من می شود؟” یا “چه باورهایی باعث شده تا احساس ناتوانی کنم؟”
- جایگزینی باورهای مثبت: باید ذهنیت های مثبت را جایگزین ذهنیت های منفی کرد.
ذهنیت بد | ذهنیت سالم |
---|---|
من قربانی هستم | من می توانم خالق بهترین زندگیِ خودم باشم |
من تایید طلب هستم | من پس از پذیرش خویشتن، به تایید کسی نیاز ندارم |
من کمالگرا هستم | من پیشرفت گرا هستم |
من شرایط ثابتی را می گذرانم | من به دنبال رشد هستم |
من وابسته به دیگران هستم | من مستقل می اندیشم |
ذهنیت محدودیت های ذهن، انسان را با ترس و کمبود خودباوری به بند کشیده است. شما باید با ترس های ذهنی خود مواجه شوید و با کمک از خداوند بزرگ از این زندان خودساخته و آزار دهنده رها شوید.
پانوشت
(1) قرآن درباره لزوم هجرت برای رشد می فرماید:
إنّ الذین تَوَفّاهُم الملائِکهُ ظالمی انفسهم قالوا فیمَ کنتم قالوا کُنّا مستضعفین فی الارض قالوا ألم تَکُن أرضُ اللهِ واسِعهٌ فَتُهاجِروا فیها فاولئک مأواهم جهنمُ و سائَت مصیراً
کسانی که فرشتگان روح آنها را گرفتند درحالیکه به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در سرزمین خود تحت فشار و مستضعف بودیم» فرشتگان گفتند: «مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید؟» سوره نساء آیه 97