ذهن نیمه هوشیار و بازنشانی اطلاعات ضمیر ناخودآگاه

یکی از قوانین زندگی انسان های موفق، بهره مندی بهینه و درست از ذهن هوشیار یا خودآگاه انسان است که مرکز کنترل تمام حالات و احساسات، رفتار و افکار، موفقیت و شکست های اوست؛ چرا که تمام این ذهنیت ها به مرور زمان در ضمیر ناخودآگاه یا ذهن نیمه هوشیار انسان جمع شده و بر رفتار و زندگی او تاثیر می گذارند.

اهمیت این قانون زندگی به قدری است که می توانیم با یادگیری مهارت های آن، تمام مشکلات فردی، اجتماعی، معنوی و یا مشکلات روحی روانی خود را بهبود ببخشیم. اگر با یک عینک انتقادی به مسائل و مشکلات زندگی مان نگاه کنیم خواهیم دید که بیش از ۹۵ تا ۹۹ درصد ذهنیت های ما، تحت کنترل ذهن ناخودآگاه ما است که از کودکی تحت تاثیر خانواده، محیط، رسانه، جامعه و… بوده است. خیلی از رفتارها که منجر به شکست و نرسیدن به خواسته ها می شود، ریشه در ذهنیت های انسان دارد.

• ذهن انسان چه ابعاد و ساختاری دارد؟
• ذهن هشیار و ضمیر خودآگاه
  • تاثیر افکار منفی بر عملکرد ها
  • رابطه قانون جذب و ذهن هشیار
• ذهن نیمه هوشیار یا ضمیر ناخودآگاه
• بازنشانی اطلاعات ضمیر ناخودآگاه
• منظور از هشیاری برتر در خودآگاهی چیست؟

ذهن انسان چه ابعاد و ساختاری دارد؟

می توان ساختار ذهن انسان را از نظر ابعاد شناختی به سه دسته تقسیم کرد. تمام این ابعاد اشتراک و ارتباط تنگاتنگی باهم دارند و بر کارکرد یکدیگر تاثیرگذارند.

1. ذهن هشیار یا ضمیر خودآگاه
2. ذهن نیمه هشیار یا ضمیر ناخودآگاه
3. هشیاری برتر

برای شناخت دو بعد هشیار و نیمه هشیار ذهن به این مثال توجه کنید. خودتان را پشت فرمان ماشین در حال رانندگی تصور کنید. شما به طور آگاهانه به ترافیک، علائم راهنمایی و رانندگی و سرعت خود توجه می کنید. این بخش خودآگاه یا هشیار ذهن شماست. اما در همین حین، ناخودآگاه شما کارهای دیگری را انجام می دهد مثلاً به طور خودکار سرعتمان را در پیچ ها کم می کنید یا وقتی عابری را می بینید، ترمز می کنید. این موارد بدون نیاز به تفکر جدید و به صورت نیمه هشیار در مغز شما پردازش می شود.

ناخودآگاه انسان بسیار قدرتمند است اما ابتدا هیچگونه جهت گیری ندارد و به مرور زمان جهت می گیرد و با برنامه ای که به او داده می شود، منطبق می شود؛ همانند جریان الکتریسیته که به جهتی می رود که بسوی آن هدایت می شود. دو بُعد دیگر ذهن انسان می توانند بر ذهن نیمه هوشیار انسان تاثیر بگذارند و آن را هدایت و جهت دهی کنند. اگر جهت گیری مثبت و به سوی خوبی ها باشد، انسان به صورت ناخودآگاه در مسیر خیر و سلامتی قرار می گیرد و اگر در جهت منفی و پلیدی باشد، مسیر گرفتاری و بیماری هموار می شود.

ذهن هشیار و ضمیر خودآگاه

خداوند بزرگ و مهربان موهبتی شگرف و متمایز به انسان عطا فرموده که او را از همه آفریده های جهان متمایز و متفاوت کرده است و آن موهبت، “ذهن هشیار” است. بیشتر مردم به قدرت ذهن خود توجه ندارند و اگر می دانستند نیروی کنترل ذهن و خودآگاهی چقدر مهم است، به هر آنچه می خواستند می رسیدند!

ذهن هوشیار که غالباً به ضمیر خودآگاه نیز تعبیر می شود، همان قدرت فکر و خیال انسان است. آدمی در محیطی که زندگی می کند چیز هایی می بیند و می شنود، در فرهنگ و جامعه خود اطلاعاتی دریافت می کند و این ها آن قدر در زندگی اش تکرار و تکرار می شوند که در وجودش نهادینه می گردد و خودآگاه او می شود.

شما نیز اگر می خواهید به نیروی کنترل فکر دست پیدا کنید، به این تکنیک های مهم عمل کنید:

• ابتدا ذهنیت های قبلی خود را پالایش کنید
• سپس ذهن هشیار خود را به سمت خواسته قلبی و مطلوب خود متمرکز کنید
• بیندیشید و ذره بین ذهن خود را بر آن اندیشه و خیال متمرکز کنید
• با استفاده از بهترین جملات تاکیدی، یقین و اراده خود را تقویت کنید
• با استفاده از تصویرسازی ذهنی، آن را برای ذهن خود باورپذیر کنید

تاثیر افکار منفی بر عملکرد ها

دانش امروز به این نتیجه رسیده که هیچ یک از تفکرات انسان خنثی نیستند بلکه هر یک ارتعاش و فرکانسی بسیار قوی دارند که هم به روی بدن او تاثیر مستقیم گذاشته و هم ارتباطی از قبیل «درخواست و دریافت» با سیستم هوشمند جهان هستی برقرار می کنند. بنابراین هر فکر، ذهنیت، تجسم و تصویرسازی، گفتار، احساس و دیدگاه انسان می تواند به اثر و نقش واقعی تبدیل شود و خوشبختی یا مشکلات برای زندگی او ایجاد کند.

تحقیقات نشان می دهد که در ذهن انسان بطور میانگین روزانه 70000 فکر شکل می گیرد. حالا اگر این عدد را در یک ماه، یک سال، ده سال و حتی بیشتر ضرب کنید، متوجه می شوید که چقدر مکانیسم ذهن انسان دقیق و بزرگ ساخته شده است.

حالا محاسبه آن با خودتان؛ که اگر این هفتاد هزار فکر روزانه ما فرکانس منفی و یا مثبت ارسال کند چقدر متفاوت خواهد بود؟! ما می توانیم هرروز به اهداف و آرزو هایمان نزدیک و یا دورتر شویم؟! برخی که دائما قدرت تخیل مغز خود را به امور منفی مانند اندوه، بیماری، فقر و… مشغول می کنند، غافل اند از اینکه خودآگاه خود را دارند صرف چه چیزی و چه نتیجه دلخراشی می کنند!

رابطه قانون جذب و ذهن هشیار

درباره قانون جذب شنیده اید. دقیق ترین نگاه به تعریف قانون جذب همین است که اگر اندیشه خود را متمرکز و معطوف به چیزی نمودی، همان را کسب می کنی و آنچه از دنیا طلبیده ای و بدان نرسیده ای به منزله آن پندار که به آن اندیشه نکردی.

باور کنید که وضعیت امروز شما برآیند افکار و اندیشه های گذشته شماست و وضعیت آینده شما نتیجه و تجسم عملی افکار امروز شما

حالا که با ذهن هشیار آشنایی پیدا کردید لازم است ضمیر ناخودآگاه و یا همان ذهن نیمه هوشیار را نیز بشناسید. در پایان مقاله یک تکنیک بازنشانی ضمیر ناخودآگاه ارائه می دهیم که قطعا برای کسانی که ذهنیت های ناخودآگاه تاثیر بدی بر روی عملکردشان داشته مفید خواهد بود.

ذهن نیمه هوشیار یا ضمیر ناخودآگاه

ضمیر نیمه هوشیار همان احساس درونی انسان است که قدرت فهم و استنباط ندارد بلکه هرچه از ذهن هشیار در قالب افکار تکرار شونده دریافت می کند را تبدیل به احساس می نماید.

از این تعریف باید وجه تفاوت آن را با ذهن هشیار فهمیده باشید؛ ذهن هشیار در اختیار و در تسلط انسان است اما ذهن ناخودآگاه مجبور است که همان باور ها و داده های خودآگاه را تبدیل به احساس کند. لذا بیشتر رفتار هایی که از انسان در بیرون مشاهده می شود به سبب ضمیر ناخودآگاه است. احساساتی نظیر گرفتاری همیشگی، فقر و تنگدستی، انرژی های منفی، بخشی از علائم بیماری ها، نداشتن اقبال و شانس در زندگی و…

ما اگر می خواهیم از زیر سلطه ضمیر ناخودآگاه خود رها شویم، باید ذهن هشیار خودمان را شستشو دهیم و از خودآگاهی کمک بگیریم.

برخی ضمیر ناخودآگاه را غیر شخصی و جمعی می دانند و آن را با هوش کیهانی یکی می دانند. بدین ترتیب ذهن نیمه هوشیار یا هوش کیهانی به همه انسان ها بلکه همه عالم حتی سلول های بدن ما متصل است و دسترسی دارد. این هوش کیهانی دائماً مشغول فعالیت و ارتباط دادن همه اتفاقات، شرایط و پدیده ها برای تحقق سفارش هایی است که انسان ها بر روی آن بارگذاری می کنند.

این یک قانون قطعی است که هرچه در ناخودآگاه نقش بندد، بدون تردید در عالم بیرون ظاهر خواهد شد زیرا ارتعاش ناشی از احساس بالاترین ارتعاشی است که از جانب انسان صادر می شود و خداوند، هستی را فرمانبردار احساس صادر شده از انسان قرار داده است تا با قانون جذب همان احساس را به وی تقدیم کند.

بازنشانی اطلاعات ضمیر ناخودآگاه

بدین ترتیب طبیعی است که افراد خواستار تغییر در مکانیسم ضمیر ناخودآگاه خود و تغییر عملکرد های خود باشند. بله؛ به جهت نهادینه شدن احساسات قبلی، ایجاد تغییر، آسان نیست و زمان بر خواهد بود اما غیر ممکن نیست!

یکی از روش های تغییر اطلاعات ضمیر ناخودآگاه، تکرار است و تکرار. برای بازنشانی داده های ضمیر ناخودآگاه، شما باید ۲۱ روز یک عادت، اندیشه و ذهنیت جدید را به صورت مداوم تکرار کنید تا ذهن هشیار شما ابتدا تغییر کند. مانند اینکه:

• من نعمت های خدا را در زندگی می بینم و شکرگزار آنها هستم
• خداوند چیز های ارزشمندی به من داده که خیلی ها از آن بی بهره هستند مانند سلامتی و…
• من به این مرحله رسیده ام که باید تغییر کنم و خودِ رسیدن به این خودآگاهی ارزشمند است
• من کریمانه زندگی می کنم و خداوند هم که کریم است پس او خودش مرا کفایت می کند

سپس ضمیر ناخودآگاه شما اطلاعات جدید را می گیرد و بعد ۴۰ روز در ذهن ناهشیار شما نهادینه می شود و در نهایت بعد از ۹۰ روز زندگی کردن با این اصول جدید، تثبیت می شود. در پایان این ۹۰ روز است که شما طرز تفکر و نوع جدیدی از بینش و خودآگاهی را کاملا تثبیت شده خواهید یافت.

منظور از هشیاری برتر در خودآگاهی چیست؟

سومین بُعد از ابعاد ذهن انسان، هوشیاری برتر معرفی شده است. هوشیاری برتر یعنی آن طرح الهی، ظرفیت و استعداد خاص و شرایط ویژه ای که خداوند در هر انسان به عنوان یک تجلی ویژه بی بدیل از خود، به ودیعه نهاده و منحصر به فرد است.

یعنی اگر سازوکار ذهن هشیار و ذهن نیمه هوشیار انسان ها وجه شباهتی داشته باشد، در این بُعد هوشیاری برتر دیگر چنین نیست و هر شخصی یک کانال ارتباطی با منبع جهان هستی و یک رسالت ویژه ای دارد.

مولفه های خوشبختی هر انسانی، به طور ویژه برای خود اوست و خداوند هر انسانی را به سوی بهترین شرایط ویژه خودش هدایت می نماید و شخصی که به خودآگاهی رسیده است از این مسیر ثروتمند ترین مردم خواهد بود.

در پایان باید تاکید کنیم که فرایند بازنشانی ذهن نیمه هوشیار امکان پذیر است بلکه برای هر فردی که دوست دارد در مسیر موفقیت و رسالت ویژه خود گام بردارد و زندگی آگاهانه ای را تجربه کند، بسیار واجب و الزامی است.