ایمان و باور قلبی چرا و چگونه شکل می گیرد؟
ایمان صرفاً به معنای باور سطحی به وجود خداوند یا هر چیز دیگر نیست. ایمان واقعی همان باور قلبی است که در تار و پود هویت و شخصیت ما تنیده شده و بر تمام ابعاد زندگی ما سایه می افکند. ایمان قلبی، نوری روشن در تاریکیهای ناآگاهی است که مسیر زندگی را روشنایی میبخشد و به انسان در گذر از چالشها و دشواریها یاری میرساند. اما سوال این است که شکل گیری ایمان و باور قلبی چگونه است؟
- تفاوت معنایی ایمان، باور و امید
- شکل گیری باور قلبی و اثر ایمان
- وسواس دشمن ایمان است
- شرط عمل گرایی در معنای ایمان
- نقش جملات ما در باور های قلبی
- آموزه های غلط از کودکی
تفاوت معنایی ایمان، باور و امید
ابتدا بهتر است که با معانی این واژگان آشنا شویم؛ بیشتر مردم، معنا و کاربرد ایمان، باور و امید را به جای یکدیگر به کار میبرند. اما در حقیقت، هر یک از این مفاهیم، بار معنایی ویژه خود را دارند.
- باور: سطوح و درجات گوناگونی دارد اما به طور کلی آن اطمینانی است که در ذهن، شکل می گیرد.
- ایمان: باوری قلبی و عمیق است بر اساس شواهدی محکم و معتبر که می توان بر اساس آن دستورالعمل زندگی را تنظیم کرد.
- امید: نیرویی محرک است که ما را به تلاش برای رسیدن به اهدافمان ترغیب میکند.
تفاوت معنای امید و ایمان هم در این است که امید، انسان را برای رسیدن به خواسته ها تشویق می کند اما ایمان خواسته ها را پیشاپیش ستانده می داند، با یقین پیش می رود و سپاسگزار است.
و اما معنای ایمان و باور هم فرق می کند؛ به عنوان مثال، خیلی ها باور به وجود خداوند دارند اما اثری از ایمان خود در زندگی نمی بینند، چشم امید به دست دیگران دارند و از تنها نیروی عالم هستی غافل اند. این افراد گرچه باورمند هستند اما به رحمت، حکمت، ولایت و خیرخواهی خداوند یکتا نسبت به بندگانش ایمان ندارند و چنین ایمانی ثمرات اندکی دارد.
بنابراین باور به سه دسته تقسیم می شود:
- زبانی؛ که اثر مطلوبی بر زندگی و عملکرد فرد ندارد
- ذهنی؛ گرچه از باور زبانی بهتر است اما بازهم سطح پایین است
- باور قلبی یا همان ایمان کامل؛ که اثرات کامل خود را در فرد نمایش می دهد
شکل گیری باور قلبی و اثر ایمان
ایمان قلبی، در گذر زمان و تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل میگیرد. تجربیات شخصی، آموزههای دینی و اخلاقی، مطالعه و تفکر و تعامل با افراد با ایمان، همگی میتوانند در شکلگیری و تقویت این باور عمیق نقش داشته باشند.
اما گاهی به واسطه عدم آگاهی، تاثیر محیطی و انحراف ها، ذهنیت هایی در انسان شکل می گیرد که تاثیر ایمان را کمرنگ می کند بنابراین لازم است هرچه سریع تر، ضمیر ناخودآگاه انسان پاکسازی شود. برای شکل گیری باورها 5گام باید برداشته شود:
- حذف: هروقت دچار تردید شدید، بلند بگویید حذف یا باطل!
- جایگزینى: سپس باور مثبتى را به عنوان جایگزین آن برگزینید
- تأکید: حالا نوبت تقویت باور جدید است، مثلاً آن را روى کارت هایى نوشته و در محل دید قرار دهید.
- تجسّم: تصویرى خلاق از خود، در حالى که سرشار از ایمان قلبی جدید هستید بسازید و تا 21 روز این برنامه را اجرا کنید.
- ممارست: مدت زمان بازنشانی ضمیر ناخودآگاه 21 یا 40 و در نهایت 90 روز است؛ سپس این تغییرات ماندگار خواهد شد
وسواس دشمن ایمان است
دوستان وقتی به ایمان و باور قلبی می رسید، جایی برای تردید باقی نخواهد ماند؛ پس وقتی زمزمه های ضعیف و کسلی به دلتان می افتد، آن وسوسه شیطانی است که اگر به آن توجه نکنید، خودش می رود پی کارش.
ما همیشه به دنبال باور ها و اعتقاد قلبی خود هستیم و چون از صمیم قلب خود معتقد بدان هستیم، پس برای بررسی و اثبات درستی آن نیازی به تحقیق و دلیل نمی بینیم. شنیده اید که می گویند: ”هر چیز که در جستن آنی، آنی” دقیقاً مصداق باور های ماست.
شما در زندگی چیزی را به دست می آورید که به دنبال همان هستید. آن موضوع را در ذهن و زندگی تکرار می کنید تا به عنوان ایمان و باور قلبی شکل بگیرد.
پس از شکل گیری، بهترین احساسات و تجربه ها نصیب شما خواهد شد چرا که باور و سخن شما خاصیتی دارد که همسو و هم آوای خود، برایش فراهم می شود.
داستان حضرت ابراهیم علیه السلام نمونه بارزی از قدرت ایمان قلبی است. زمانی که حضرت ابراهیم مامور شد فرزند خود اسماعیل را قربانی کند، ایمان قلبی او به خداوند چنان قوی بود که حاضر شد از عزیزترین دارایی خود در راه اطاعت از پروردگار بگذرد و خداوند مهربان هم قربانی را از او قبول کرد.
ایمان در قلب انسان جای می گیرد و اهمیت بالاتری دارد و استدلال در ذهن اوست و باید در خدمت ایمان باشد. بنابراین باید مراقب ذهن استدلالی خود باشید تا مانع ایمانتان نشود.
هر لحظه نشانه هایی برای تقویت باور قلبی جلوی پای ما قرار می گیرد اما توجه و دیدن آن ها نیازمند بیداری معنوی است.
شرط عمل گرایی در معنای ایمان
بسا افرادی که خود را اهل ایمان قلمداد کنند اما خداوند آنان را قبول نداشته باشد؛ عمل گرایی و رنگین کردن سفره زندگی با حقیقت ایمان خیلی اهمیت دارد تا جایی که خدا در قرآن می فرماید:
یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا
نساء 136
ای کسانی که [به زبان] ایمان آوردید، [به حقیقت] ایمان آورید
اگر می خواهید بدانید که باید به چه چیزی عمل کنیم، باید گفت که ذهن ما انسان ها پر از محتوا و اطلاعات انباشته شده ای است که به آن ها عمل نشده است. در واقع مشکل اساسی انسان، دانستن نیست. از هنگامی که کودکی دبستانی بودیم تا الان که سن و سالی داریم، چیزهای زیادی آموخته ایم که عمل کردن به تنها 10درصد از آن دانسته ها، می تواند ما را در تمام زمینه ها تبدیل به انسان موفق کند. چیزی که باور قلبی انسان را ضعیف و بی رمق می کند، عمل نکردن به دانسته ها است.
نقش جملات ما در باور های قلبی
کلام ناشی از احساس درونی و یکی از قدرتمند ترین فرکانس هایی است که انسان به عالم ارسال می کند لذا بسیار باید مراقب گفتار و کلام خود باشیم.
سوال: کلام و جملات مثبت چه نقشی در مراتب ایمان دارند و کلام منفی چه تبعاتی در آن دارد؟
سخن گفتن از نعمت ها و سپاسگزاری، نعمت ها را جلب می کند؛ شکر نعمت، نعمتت افزون کند. سخن از سلامتی، سلامتی و عافیت با خود می آورد. خداوند در سوره اسراء به پیامبرش می فرماید: به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد.
لذا از میان زیباترین جملات باید بهترین را انتخاب کنیم و سنگ بنای زندگی مان را با بهترین باورهای قلبی بگذاریم. در مسیر ایمان گام به گام حرکت کنیم؛ زیبا بیندیشیم و زیبا سخن بگوییم و معجزه این قوانین را در زندگی خویش تجربه کنیم.
آموزه های غلط از کودکی
سخن گفتن از نداشته ها، فقر و کمبودها، بیماری، دشواری، شومی و بداقبالی، غم و اندوه ها بدبختی ها را جلب می کند. بخشی از شکل گیری باورهای قلبی منفی مربوط به دوران کودکی می شود.
انسان در کودکی شجاع است و هر کاری را بدون ترس انجام می دهد و برای یادگیری بهتر هر چیزی را آزمایش و تجربه می کند و ممکن است از روی ناآگاهی کارهای خطرناکی را انجام دهد. پدر و مادر به او یاد می دهند که خیلی از کارها را انجام ندهد و به نوعی این فکر ها را که چه چیزی خطرناک است، در کودک رشد می دهند.
بعد از خانواده، معلمان نیز نقش مهمی در شکل گیری باور ها و مثبت اندیشی انسان دارند؛ معلمی که سعی در تحقیر دانش آموز داشته و با کلمات تضعیف کننده مثلا ” تو نفهمی و بیسوادی ” باعث شکل گیری شخصیت منفی در این کودک می شوند و این ناتوانی ساختگی در او رشد می کند و موجب عدم موفقیت کودک در آینده خواهد شد.
به معلمان توصیه می شود از جملاتی که در شکل گیری ذهنیت دانش آموزان تاثیر منفی می گذارد، پرهیز کنند و به جای آن از جملات تاکیدی انگیزشی استفاده کنند تا باورهای انرژی بخش را در دانش آموزان شکل دهید.
اگر شما دو یا سه بار درباره انشا یا سخنرانی دانش آموز نظر منفی دهید کم کم به این عقیده می رسد که سخنران خوبی نیست اما اگر نکات مثبت او را تحسین کنید و به او راهنمایی کنید، به این نتیجه می رسد که می تواند در آینده سخنران خوبی شود و شما باعث افزایش اعتماد به نفس او می شوید.
به منظور تقویت باورهای درست می توان از دوره «هفت قانون برای رسیدن به شادی درون» بهره مند شوید. این دوره قطب نمای زندگی شما را به سوی شادمانی واقعی متمایل می کند.