قدرت تخیل مغز چه تاثیری بر بدن میگذارد؟

هر انسان در کنار قوّه عقل ، از قدرت تخیل مغز خود نیز بهره می برد اما ما اینجا می خواهیم ببینیم بدن انسان با قدرت تخیل و تجسم و تصویر سازی می تواند سلامتی از بیماری و مکانیسم شفا را ایجاد و یا تسریع کند؟ خیال پردازی نسبت به هر یک از سلامتی و بیماری می تواند همان را خلق کند!

ذهن انسان همانند یک بوم نقاشی است در برابر یک هنرمند که ابتدا تصویر را با قدرت تخیل مغز خود، ایده پردازی و مُجسّم می کند و سپس با کشیدن بر روی بوم به همان خیال خود، روح می دمد.

قدرت تخیل مغز و خیال پردازی انسان

دو قوّه عقل و قوه وهم یا همان تخیل، درون انسان وجود دارد. شما وقتی بیدار هستید قوه عاقله شما زِمام کار را در دست می گیرد و با اینکه قدرت تخیل مغز شما نیز بیدار است اما نمی تواند در حضور قدرت عقل و حواس پنجگانه شما عرض اندام کند.

اما خیال پردازی و قدرت تخیل مغز شما در هنگامی که خواب هستید، به اوج خود می رسد و در غیاب عقل و حس شما تا می تواند قدرت نمایی می کند! شما وقتی رؤیا می بینید تصاویر خارق العاده ای را به جزئی ترین و دقیق ترین شکل ممکن رؤیت می کنید.

تصاویری را در خواب درک می کنید که کاملا شبیه به چیزهایی است که در بیداری دیده اید و چیزهایی می شنوید ، لمس می کنید یا می بویید که آن قدر لباس واقعیت به دور خود می پیچد که در بیداری به این قدرت و دقت حس نمی کنید!

شخصی می گفت: در خواب دیدم کسی به صورتم سیلی زده و دردی که در خواب کشیدم به مراتب بیشتر بود از اینکه در واقعیت کسی به صورتم سیلی بزند!

قدرت تخیل مغز انسان هیچ محدودیت ندارد

انسان می تواند در بیداری نیز قوّه خیال و تجسم خود را فعال و تقویت نماید اما این را بدانید که هیچگاه قدرت تخیل مغز انسان را نباید دستکم بشمارید.

شما با این موهبت خیال پردازی ، می توانید به هرچه می خواهید برسید و هیچ بُن بست و هیچ حصار و دژ مستحکمی قادر به جلوگیری شما نخواهد بود. این از مزایای قدرت تخیل و تجسم است اما بدانید که عوارض و مضراتی نیز در پیش پای شما قرار خواهد گرفت.

مثل اینکه اگر ذهن شما تحت تسخیر کامل شما نباشد و از هر روزنه ای راهی برای ورود تفکرات منفی و انحرافات باز باشد، آن گاه قدرت تجسم مغز شما ، همه ورودی های کنترل نشده را به ضمیر ناخودآگاه می سپارد و تازه اینجا مصیبت و گرفتاری ها آغاز می شود.

خیال پردازی های سازنده و مخرّب

تخیل علت امراض آدمی است

پاراسلسوس پزشک قرن 16 میلادی

این جمله پاراسلسوس دریچه ای می گشاید به این معنا که اگر در خیال خود سلامتی و ثروت و شادابی پرورش دهی، همان را کسب خواهی کرد و اگر دائما در ذهن خود به مریضی، افسردگی، نگرانی و فقر ، سر و شکل دادی منتظر آن باش.

به عنوان مثال اگر یک پزشک پیرامون بیماری خاص مانند آلزایمر مطالعه و تحقیق می کند، نباید در تخیل ، خودش را بجای یک بیمار آلزایمری بگذارد بلکه باید دائما با خود تکرار و تلقین کند که من در سلامتی کامل هستم و فقط می خواهم به بیماران مبتلا به آلزایمر خدمت کنم.

شاید اسم امیل کوئه را شنیده باشید؛ او پزشکی سرشناس بود که قدرت شفا بخش تخیل مغز انسان را به نام او نوشته اند. کاری که امیل کوئه می کرد این بود که :

• ابتدا در اصل وجود بیماری در بدن بیمار ، تردید ایجاد می کرد؛ مثلا به بیمار می گفت چه بسا تو سالم و تندرست باشی!
• سپس تصویر و خیال سلامتی و شفا را در ذهن بیمار ترسیم می کرد
• به بیمار می گفت: روزی چندبار با خود تکرار کن : “من هر روز از هر نظر دارم بهتر و سالم تر می شوم.”

ارتباط پنهان بدن با قدرت تخیل مغز انسان

ایده اصلی امیل کوئه این بود که قدرت تخیل مغز به مراتب قوی تر از قدرت اراده انسان است.

خیال پردازی و تصویر سازی در مغز انسان انجام می شود سپس از آنجا تصاویری به سلول های اندام مبتلا به بیماری ارسال می شود.

در هر اندام رشته های اعصاب وجود دارد که بلافاصله پیام ها را دریافت کرده و پاسخ مثبت می دهند. سپس سازمان هر اندام شروع به بازسازی اندام ها می کند؛ در نهایت اندام ها به همان شکلی که مغز فرمانش را صادر کرده بود، قِوام پیدا می کنند.

حالا که صحبت از قدرت تخیل مغز انسان شد بهتر است با ضمیر ناخودآگاه یا همان ذهن نیمه هوشیار آشنا شوید.

قانون هوشمندی این جهان که ما در آن زندگی می کنیم این است که انسان به سوی آن چیزی که پیرامونش بیندیشد و تمرکز نماید، کشیده می شود. باور های ما ابتدا به صورت ضمیر خودآگاه شکل می گیرد و سپس با مداومت و تکرار در ضمیر ناخودآگاه نهادینه می شود.

ذهن ناخودآگاه همه تفکر‌ ها را دریافت می‌کند و به سرعت قبول می کند، یعنی به نوعی زودباور است؛ پس باید به قدرت تخیل مغز بها دهیم و دقت کنیم چه باوری را به خورد آن می دهیم؟! می تواند آن باور فقر باشد، می تواند ثروت باشد؛ می تواند سلامتی و شفا باشد، می تواند بیماری باشد!

وقتی ضمیر ناخودآگاه وارد میدان می شود!

مثلا یک شخص سیگاری کاملا از مضرات سیگار آگاه است و اصلا نیازی نیست به او درباره آسیب های این ماده بیشتر توضیح داد اما او دچار و زندانی سیگار شده و دائما می خواهد عمل خود را توجیه کند.

اما به نظر من همین که درباره ضرر سیگار می داند و باز هم می کشد یعنی دارد با قدرت تخیل مغز ، بیماری را ترسیم می کند و خود را در قامت فردی مریض در آینده می بیند و این نگران کننده است!

تخیلات ذهن شما هنگامی که تکرار می شود و چکش کاری می شود، در ضمیر ناخودآگاه نقش می بندد. ضمیر ناخودآگاه نیز سریعا آن را می پذیرد و کاری به سالم یا نا سالم بودن داده های وارد شده ندارد چون اصلا قدرت تحلیل و ارزیابی ندارد.

چیزی که به عنوان ” قانون جذب ” مطرح شده را می توان از همین منظرِ ” قدرت تخیل مغز ” نگاه کرد؛ یعنی با تمرکز و سر و شکل دادن به تفکر و روحیه ” ثروتمند بودن ” انسان باید به همان نقطه مطلوب خود برسد.

چگونه سلامتی را تجسم کنیم؟

شما سلامتی را دوست دارید؛ همه سلامتی را دوست دارند! این برای شفا کافی نیست بلکه باید تخیل و تجسم سلامتی و دریافت شفا ، نصب العین شما باشد و مداوم به آن متوجه و متمرکز باشید.

تمرکز بها و قیمت دارد؛ تمرکز یعنی تک بینی؛ یعنی برای تحقق تصویر شفا ، باید سایر تصاویر نا مطبوع بیماری و بدبختی از ذهنتان یکان به یکان حذف شود.

قرار نیست فشار عجیبی متحمل شوید؛ فقط کافی است به بیماری اصلا اندیشه نکنید و به زیبایی ها و سلامتی فکر کنید. بدین صورت تک تک سلول های آن اندام بیمارتان ، دستور العمل جدیدی مبنی بر پیکربندی جدید دریافت می کنند و آنها وظیفه دارند فرمان مغز را فقط اجرا کنند.

برنامه اولیه شما برای نتیجه گرفتن از طریق قدرت تخیل مغز ، فعلا همین است که فقط ضمیر ناخودآگاه خود را از آسیب تصاویر منفی و مخرّب محافظت کنید.

بازگشت جوانی چارلز فیلمور

چارلز فیلمور که نزدیک یک قرن عمر کرد خودش تعریف می کرد که: در حدود 50 سالگی احساس پیری و چین و چروک در صورت و حس سستی زانوانم کردم. کمی بعد پی بردم که من با افراد سالمند زیادی همنشین هستم که پیری را باور داشتند.

نشستم و با خود خلوت کرده و بر درونم متمرکز شدم و مداوم تکرار می کردم که تا عمر دارم اصلا تسلیم پیری نمی شوم. از تجسم و قدرت تخیل مغز خویش کمک خواستم و ظرف چندماه چشمه نیروی جوانی درونم جوشید و دیگر اثری از چین و چروک و سستی زانوان نبود.