بیداری معنوی چیست؟

بیداری معنوی شهود و آگاهی

بیداری معنوی موضوع جدید و ابداعی نیست و در فرهنگ ها و مذاهب مختلف جهان به چشم می خورد و گاهی از آن به روشنگری، سعادت و یقظه تعبیر می شود. این بیداری، سفری به سوی خودشناسی عمیق تر و تجربه آرامش حقیقی است. در این مقاله بررسی می کنیم که چگونه در دنیای تکنولوژی و مادی گرا و پر زرق و برق امروز، می توان به بیداری معنوی رسید.

مفهوم بیداری معنوی چیست؟

بیداری معنوی یک تحولی درونی است که رویکردی آگاهانه به فرد می دهد که می تواند در کنار کسب ثروت و مادیات، از وابستگی به آن ها رها شود و به درک عمیق تری از وجود خود و جهان پیرامونش برسد.

گمان نکنید که این رویکرد بیداری با پیشرفت ثروت و مادیات در عصر جدید تعارض و منافات دارد! بلکه بیداری برای انسان فقط از دل همین دنیای مادی به دست می آید و راه دیگری ندارد. انسان باید بجای تمرکز صِرف بر کسب ثروت و یا جایگاه اجتماعی به حقیقت و معنای متعالی جهان هستی وصل شود و در نتیجه آرامش و اثرات این تحول را در زندگی لمس کند.

این تحول ابعادی دارد از جمله:

  • متافیزیک و روحانی بودن: یافتن حلقه وصل عالَم معنا و عالَم مادیات
  • احساس هماهنگی بین خود و جهان: محدودیت ها از نگاه او کنار می رود.
  • دریافت الهام و شهود: تفکیک الهامات آسمانی از وساوس شیطانی
  • رسیدن به آرامش و هدف زندگی: برخورداری همزمان از ثروت و شادی درون و سلامتی
  • رهایی از تاریکی ها به سوی نور: رسیدن به قدرت، سرعت و شفافیت در انتخاب های مسیر زندگی

دو رویکرد خطرناک در حوزه معنویت

دو رویکرد افراطی و تفریطی نسبت به حوزه معنویت وجود دارد که هر دو بسیار مضرّ و خطرناک است چون که ذهنیت منفی برای عموم مردم نسبت به اصل موضوع “معنویت” ایجاد می کند:

  1. رویکرد اول: معنویت منهای ثروت؛ به این صورت که جلوی پیشرفت تکنولوژی و رفاه مادی گرفته می شود.
  2. رویکرد دوم: مادی گرایی و بی توجهی به معنویت؛ نتایج و اثرات امور معنوی فقط به جهان پس از مرگ اختصاص پیدا می کند و پیش از آن، در حوزه رفاه و تامین نیازهای مادی اثر و بازخوردی از خود نشان نمی دهد.

رویکرد اول در جهان غرب تا دوره رنسانس تسلط داشت به این صورت که سلطه کامل نهاد کلیسا مانع هرگونه پیشرفت علمی و رفاه اجتماعی بود. تبعات این رویکرد افراطی دامنگیر کلیسا شد و مدرنیسم شکل گرفت.

مدرنیسم همان مسیر مخالف کلیسا است که اصل معنویت و خدا را انکار کرد و یک مکتب فکری با این گفتمان تشکیل داد که هرچیزی در عالم وجود دارد، ماده است و هیچ چیز متافیزیک وجود ندارد حتی گفتند: خدا هم وجود ندارد.

و در نهایت با این که تکنولوژی و توجه به مادیات قدرت گرفت اما چون انسان به عالم بالا متصل نبود، به احساس پوچی، بلاتکلیفی، بی انگیزگی و بی معنا بودن زندگی رسید. در نهایت انسان تهی از معنویت، مبتلا به افسردگی شد و آمار خودکشی به طرز عجیبی بالا رفت و امید به زندگی کمرنگ شد.

آیا پیشرفت معنویت در جهان مدرن امکان پذیر است؟

با وجود شروع انحطاط معنویت از جهان غرب، بازگشت به معنویت هم حدوداً از ابتدای قرن 21 از همان جهان غرب آغاز شد و نگاه متعادلی نسبت به همراهی معنویت با اقتصاد، پیشرفت تکنولوژی و رفاه شکل گرفت و دیگر تعارضی بینشان نبود و دیگر لازم نبود برای رسیدن به یکی از معنویت و مادیات، یکی را برگزید و دیگری را فدا کرد.

این رویکرد متعادل، همان “بیداری معنویت در دنیای مدرن” است. در این رویکرد همانطور که ما در مسیر کسب مادیات و رفاه زندگی خودمان تلاش می کنیم در کنارش به عالم معنا و خدا و نیروی برتر معتقدیم و سعی می کنیم پاکیزه و بر محور اصول اخلاق و شرافت انسانی زندگی کنیم و از حمایت آن نیروی برتر در پیشبرد اهداف بهره بگیریم.

در واقع آن رویکرد افراطی اول زمینه ساز رویکرد دوم شد و از دل افراط و تفریط آن دو نگاه، بیداری معنوی در غرب متولد شد. نکته قابل توجه این که در ایران ما تازه داریم رویکرد دوم را تجربه می کنیم.

چه چیزی مانع بیداری می شود؟

دو مانع در مسیر انسان برای رسیدن به بیداری معنوی وجود دارد:

  • ذهن فریب کار: موجب خواسته های نامشروع و باعث دعوت به تاریکی می‌شود. لذا انسان در مسیر رشد معنوی در چارچوب قوانین الهی باید این نیازها را مهار کند.
  • شیطان: با دعوت خود به تاریکی باعث انحراف انسان از مسیر آگاهی و نور می‌شود. شیطان با اینکه یک موجود متافیزیکی است اما این قدرت از جانب خدا به او داده شده تا با ابزار ذهن، انتخاب های انسان را به چالش بکشد و برای این منظور از خدا درخواست زمان نموده است.

بازی ذهن؛ در کتاب سلام خانم اسکاول شین

در کتاب “سلام خانم اسکاول شین” سید مصطفی زارعی در توضیح بازی قلب و ذهن می نویسد:

ذهن تنها جایی است که شیطان حضور می یابد و به زمزمه و سخن گفتن می پردازد. بی تردید بارها در زندگی به قلبتان خطور نموده که کاری را انجام دهید اما بعد از آن فکر کرده اید و ده ها استدلال منطقی برای انجام ندادن آن کار در ذهن خود ردیف کرده و نهایتا از انجام آن کار صرف نظر نموده اید اما پس از مدتی متوجه شدید که اگر آن کار را انجام می دادید بسیار به نفعتان بود. این همان بازی قلب و فکر است.
خداوند بی وقفه به وسیله الهامات قلبی و شهودی درحال هدایت انسان ها به سوی بهترین ها است و شیطان نیز پیوسته با صدها استدلال منطقی محکمه پسند به تلاش برای منصرف کردن انسان از عمل به الهامات قلبی اش مشغول است. اگر انسان ایده ها و الهامات قلبی الهی را از خطورات ذهنی شیطانی جدا کند و الهامات قلبی را دنبال کند، کلید گنج سعادت را یافته است.

دکتر سید مصطفی زارعی

سپس در معیار تشخیص الهام از وسوسه چنین می نویسد:

برای این کار بررسی کنید که آیا این ایده ناشی از عشق است یا ترس؟ به عبارتی ببینید چه چیز باعث شکل گیری این ایده در درون شما شده است؟ اگر منشأ آن یک احساس منفی مانند ترس، کینه، حسادت، انتقام جویی و فخر فروشی و… باشد، قطعا آن ایده، یک الهام الهی نیست و دنبال کردن آن خیری ندارد اما اگر آن را بررسی نمایید و دریابید که بدون هیچ زمینه احساسی یا اندیشه منفی، این ایده به شما الهام شده است، بدون شک یک الهام الهی و برای هدایت شماست.
در این صورت به ذهن اجازه استدلال های منطقی ندهید و به آن چه قلبتان می گوید عمل کنید حتی اگر استدلال منطقی مقبولی نیز برای آن نداشته باشید.

دکتر سید مصطفی زارعی

نشانه های بیداری معنوی چیست؟

  • آرامش محض:
    اگر به این مرحله رسیده باشید، چنان قدرتمند خواهید شد که دیگر طوفان افکار منفی نمی تواند آرامش را از شما سلب کند.
  • احساس جدایی:
    در ابتدا، فرآیند بیداری معنوی می تواند بسیار گیج کننده باشد. شاید بخاطر ورود به دنیای آگاهی احساس کنید هر چیزی در مورد مراحل پیشین زندگی تان دروغ بوده و از چیزهایی که قبلاً از آن ها لذت می‌بردید، جدا شده‌اید.
  • ارزیابی باورها:
    این احساس باعث می شود که در باور های معنوی خود تجدید نظر کنید یا باورهای مهم جدیدی را اتخاذ کنید. ارتباط عمیق می تواند همراه با یک اعتقاد جدید باشد یا ممکن است شغل خود را رها کنید تا به دنبال اشتیاق واقعی و قلبی خود راه بیفتید.
  • موفقیت و ثروت:
    موفقیت های شغلی در قالب ایده های ثروت ساز، یافتن کسب و کار ایده ال و افزایش درآمد می تواند از شاخصه های این تحول باشد.
  • تبدیل بیداری معنوی به بخش مهم زندگی
    تمایل به یافتن معنا احتمالاً به یکی از بزرگترین اولویت های شما تبدیل خواهد شد.
  • پایان رنج: پایان رنج، آغاز آگاهی و بیداری معنوی است؛ دیگر هیچ چیز نمی تواند به شما آسیب رساند.
  • پایان زمان: زمان مفهومی انتزاعی و خالی از حقیقت و حدفاصل علت و معلول است.
  • پایان من: تحولی که در شما ایجاد می شود، ابتدا تردیدی در شناخت “من” سپس خودشناسی است. من کیستم؟
  • پایان بیماری: در این مرحله معنوی، تمام بیماری ها به مرور ریشه کن شده و خودشفابخشی انجام می شود.

در این زمینه دکتر سید مصطفی زارعی آگاهی های عمیق و گسترده ای را در قالب کلاس ها و تجارب خود در اختیار شما قرار می دهد. دوره بیداری معنوی می تواند راهنمای شما برای آغاز این مسیر باشد.

کاور دوره بیداری معنوی
روی تصویر کلیک کنید

من کیستم؟

اگر بپرسند تو کیستی چه جوابی می دهی؟ اسم، محل سکونت، شغل، تحصیلات و هر عنوانی دیگر که در جواب مطرح شود، بدون تردید باطل است. من هیچکدام از این ها نیست چرا که اگر همه این عناوین از فرد سلب شود، باز هم ماهیت وجودی او دست نخورده باقی می ماند!

من، بدن شما هم نیست گرچه نقش غیرقابل انکاری در موفقیت شما دارد. بدن وسیله ای است که روح کار خود را به وسیله آن در این هستی انجام می دهد. بنابراین از جسم خود مراقبت کنید و آن را پاکیزه، تمیز، قوی و سالم نگه دارید، اما یک لحظه هم خودتان را با آن یکی ندانید.

ھمین که خود را شناختید و سراپا میل به پیشرفت در مسیر شدید، چیزهای زیادی شروع به رخ دادن در بهترین زمان خودش می کند. زمانی می توانید به رشد معنوی برسید که از منیّت، خودبینی و خودستایی رها شوید. آن گاه که مثل یک صدف خالی شوید، در آن زمان زندگی معنوی آغاز می شود.


مقالات مرتبط

0 دیدگاه‌ها و نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[df-form-login]