کارگاه خودآگاهی توحیدی ، باوری در اعماق درون شما را بیدار می کند تا تمام خوشبختی و آرامش و سلامتی را از درون خود پیدا کنید. حتما ویدیو معارفه کارگاه خودآ را مشاهده کنید. آقای دکتر سید مصطفی زارعی مربی و همراه شماست در سفر فصل دوم زندگی
ای نسخۀ نامه الاهی که تویی
وی آینۀ جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
چه احساسی نسبت به این شعر مولوی داری؟ حتما حس خوبی در ابتدا داشتی که آرام آرام به یک حس بد و ناشناخته تبدیل میشود.
حس خوب چون احساس میکنم مولوی دارد از یک حس خوب که دارد از یک حقیقتی در درون من حرف میزند. و حس بد چون آرام آرام به این نتیجه میرسم که این مسیر را چگونه باید طی بکنم!
مولوی در این شعر دارد از یک سفر صحبت می کند. ما در زندگی یک سفری را ناخودآگاه و ناگزیر شروع می کنیم.
از زمانی که پا به این دنیا می گذاریم. اما آرام آرام که بزرگ می شویم به مرحله ای میرسیم که فصل دوم سفر زندگی را خودمان باید انتخاب کنیم.
سرآغاز معارفه کارگاه خودآ ( فصل اول زندگی )
پس بگذارید من از فصل اول زندگی خودم برایتان صحبت کنم.
من سید مصطفی زارعی هستم و مثل همه انسان های دیگر یک روزی که زادروز من بود پا به این دنیا گذاشتم. آرام آرام بزرگ شدم و تحصیل کردم و وارد دانشگاه شدم. 17 سالم بود و در همان ترم اول ازدواج کردم و بدون اینکه هیچ حمایتی از کسی دریافت کنم با تکیه به توانایی های خودم و اعتماد به خداوند یکتا مسیر حرکت زندگی خودم را آغار کردم.
کارشناسی و کارشناسی ارشد گرفتم، سربازی رفتم و دو زبان زنده دنیا را یاد گرفتم. سپس دکترا گرفتم و هیئت علمی دانشگاه شدم سخنران خوبی شدم کتاب و مقالات نوشتم، موقعیت اجتماعی خوب به دست آوردم و خانه خریدم ماشین خریدم و درامد نسبتا خوبی داشتم.
این فرآیند بیست سال طول کشید و در 37 سالگی زمانی که همه احساس می کردند که من یک انسان موفق هستم و به همه دستاورد هایی که می خواستم رسیده ام. وقتی شبها در آخرین لحظات شب که می خواستم فقط برای ساعاتی چشم از این دنیا فرو ببندم، وقتی با خودم خلوت می کردم، از خودم راضی نبودم.
این آن چیزی نبود که من میخواستم. چرا ؟ چون قلبم شاد نبود! آرام نبودم ، گمشده ای داشتم که احساس می کردم در مسیر زندگی همه چیز به دست آوردم اما هیچ کدام آن خلأ درونی مرا ، آن احساس رضایت مندی درونی شکل نمیگرفت.
قلبم شاد نبود.
به چهار بیماری مبتلا شده بودم و درد می کشیدم. هیچکس از درد پنهان درونی من در حوزه روحم و در حوزه جسمم مطلع نبود. رنج های پنهان روحی و جسمی لذت های زندگی را به کام من تلخ کرده بود. این را هیچکس نمیفهمید چون من همواره پشت نقاب دروغینی از شادی و موفقیت زندگی می کردم.
اینجا دقیقا همان نقطه ای هست که فصل دوم زندگی را تو باید انتخاب کنی.
خودت پاسخ بده (از ویدیو معارفه کارگاه خودآ )
این فصل دوم زندگی با چندین سوال متعدد سراغ انسان میاد؛ چرا بعضی انسان ها شاد و آرام هستند و برخی باید با فشار های عصبی مستمر و پیوسته ، با استرس ها و نگرانی ها و افسردگی ها سر بکنند.
چرا بعضی انسان ها سالم و تندرست زندگی می کنند و برخی باید در سن سی سالگی چهل سالگی به سرطان مبتلا شوند؟! تومور بگیرند، ام اس بگیرند و ده ها بیماری صعب العلاج دیگر به سراغشان بیاید؟ گناه این انسان ها چیست؟
چرا باید یک پدر و مادری فرزند سالم داشته باشند و از حضورش در خانه لذت ببرند و یک پدر و مادری با یک بچه معلول و مریض یک عمر سر کنند؟ و دلشان خوش باشد که همین بچه معلول را جمع کنند و رنج بکشند؟!
چرا یک انسانی باید ثروتمند باشد و در خانواده ثروتمند متولد شود و بهترین امکانات برایش فراهم باشد، در کشور خوب و موقعیت اجتماعی خوب ، زمان مناسب متولد شود و یک انسانی در کنج ویرانه فقر ، در یک خانواده فقیر و در یک کشور به لحاظ اقتصادی ضعیف در یک زمانه نامناسب متولد شود؟! گناه این انسان چه بود؟!
چرا باید بسیاری از انسان ها روابط سالم و خوبی داشهت باشند و بعضی دیگر با همسری زندگی کنند که دائماً آزارشان میدهد و اذیتشان کند و روابط خانوداگی و اجتماعی خوبی نداشته باشند؟!
آیا خدایی در این عالم وجود دارد؟ اگر هست کجای زندگی انسان هاست؟ چرا این همه رنج را نمی بیند؟ چرا به داد بندگان دردمند و بیچاره خودش نمیرسد؟ مگر نمیگویند مهربان است پس مهربانیش کجاست؟!
اصلا من برای چی وارد این دنیا شدم تکلیف من در این زندگی چیست؟ در این دنیا هر موجودی تکلیفش معلوم است.
زنبور عسل از وقتی می آید به دنیا تکلیفش معلوم است. چکاری باید انجام دهد و چه پروژه ای را پیش ببرد و بعد از این دنیا برود.
من سی سال ، چهل سال ، پنجاه سال ، شصت سال از عمرم گذشته و هنوز تکلیفم با خودم مشخص نیست! نمی دانم در این دنیا چکاره ام و اگر نباشم، چه اتفاقی در این دنیا می افتد!
هیچکس نمیتواند از مرگ فرار کند و من هم مانند همه انسان ها روزی خواهم مرد. بعد از مرگ چه سرنوشتی در انتظار من است؟ آیا منی که یک عمر رنج کشیدم و اذیت شدم در این دنیا، و سوختم در مشکلات زندگی دنیا، آن طرف خدایی منتظر من است که دوباره آتشم زند و مرا بسوزاند؟!
عدالت خدا کجاست؟ رحمت و مهربانیت او کجاست؟ در ها و صد ها سوالی که در این فصل زندگی سراغ انسان می آید و تجربه می کند اما پاشخ قانع کننده ای برایش ندارد.
فصل دوم زندگی یا یافتن زندگی حقیقی
آقای دکتر سید مصطفی زارعی در ویدیو معارفه کارگاه خودآ می گویند:
دوست عزیزم؛ من بعد چندین سال تلاش و پیگیری مستمر و دغدغه مندی ، اولین کاری که کردم ، پاسخ کاربردی این سوالات را به خودم دادم. آن چیزی که یک عمر دنبالش میگشتم و پیدا نمی کردم؛ یعنی آرامش درونی و شادی مستمر به دست آوردم. بیماری های خودم را با همان مکانیسمی که گفتم در درون خودم درمان کردم و از آنها رها شدم.
بعد هم با برگزاری ده ها کارگاه حضوری داخل و خارج از کشور ، به هزاران نفر کمک کردم تا آن چیزی که من تجربه کرده بودم یعنی آغار فصل دوم زندگی را انتخاب کنند و به آرامش برسند. بیماری هایشان را همانطور که ایجاد کردند، برطرف کنند.
فصل جدیدی از موفقیت و رشد و شکوفایی و ثروت را برای خودشان باز کنند.
اگر رنج های پنهان زندگی به حدی رسیده که دیگر نمی توانی تحمل کنی، به تو تبریک میگم! تو برای آغاز فصل دوم زندگی به شدت آماده ای.
اگر انتخابت این است که فصل دوم را شروع کنی و فصل دوم زندگی به سن و سال نیست؛ یکی ممکن است در 20 سالگی انتخاب کند، بخاطر رنج هایی که او را بیتاب کرده است و یکی ممکن است در 50 یا 60 سالگی انتخاب کند.
تعهدات مربی کارگاه خودآ دکتر سید مصطفی زارعی
اما اگر انتخاب تو آغاز فصل دوم زندگی و تغییر مقصد سفر است، در این دوره ها من به تو تعهد می دهم، به عنوان مربی در کنارت باشم و کمکت کنم و تورا با سرزمین هایی آشنا کنم که همیشه آرزویش را داشتی. سرزمین آرامش پایدار درونی، سرزمین سلامتی جسمی تا پایان عمر ، سرزمین رشد و موفقیت و شکوفایی
باز هم اگر انتخاب تو گرفتن اقامت دائم در این سرزمین ها باشد، من به تو تعهد می دهم که همیشه کمکت کنم تا در این سرزمین های شگفت انگیز اقامت دائم بگیری و از حضور در سرزمین شادی و خوشبختی دائمی که مولوی از آن حرف زد، نهایت استفاده را ببری و به تو تعهد می دهم اگر از این سفر راضی نبودی صد درصد وجهی که بابت این تور شگفت انگیز پرداخت کردی ، به تو عودت کنم و برگردانم.
در پایان این سفر اگر راضی نبودی می توانی تمام وجهت را دریافت کنی. به ظاهر هیچ ریسکی در این سفر و تور فوق العاد درونی هیچ ریسکی نیست چون لیدر تور دارد به تو تعهد می دهد که تمام وجهی که پرداخت کردی را به تو برگرداند.
ویدیو معارفه کارگاه خودآ را حتما مشاهده کنید؛ اما هنوز من می گویم این سفر پر ریسکی هست چون اکثر انسان ها از مواجه شدن با خودشان به شدت گریزانند و انسانی که می خواهد پا در این مسیر بگذارد، باید شهامت مواجه شدن با خودش را داشته باشد.
اگر این شهامت را داری و اگر آماده فصل دوم زندگی هستی، من در کنارت هستم. نمی دانم کجا هستی و کی هستی که داری این فایل را میبینی اما قلبم سرشار از عشق به تو و همه بشریت است.
به امید دیدار و خدا نگهدار
ویدیو معارفه کارگاه خودآگاهی توحیدی یا ” خودآ “
دکتر سید مصطفی زارعی