راز مخفی کردن اهداف و برنامه ها تا لحظه انجام

دو دلیل علمی وجود دارد برای مخفی کردن اهداف و برنامه ها ؛ اگر می خواهید جامه عمل بپوشانید، پس تا لحظه انجام آن را اعلام نکنید و چراغ خاموش حرکت کنید.” فرایند جانشینی “و ” فرکانس منفی “که از دیگران می گیرید سنگ بزرگی جلوی پای شماست پس بهتر است مخفی کردن و راز نگه داشتن هدف و برنامه ها را در دستور کار قرار دهید.
تا آخرین لحظه انجام ، اهداف را مخفی کن !
اهداف خود را که مشخص کردید، خوب است ابتدا آن را محک بزنید. از خود بپرسید که
اگر این اهداف را اعلام کنید آیا به شما می خندند و شما را مسخره می کنند؟
اگر اهداف به گونه ای است اگر آن را با دیگران مطرح کنید، به شما نمی خندند و
مسخره نمی کنند، معنایش آن است که هدفتان را بسیار کوچک تر از آن که باید باشد،
انتخاب کرده اید.
البته هیچ گاه اهداف زندگی ات را با دیگران مطرح نکن و چراغ خاموش حرکت کن.
امام علی علیه السلام می فرمایند: موفقیت آمیز ترین کار ، آن است که در کتمان [ مخفی ] انجام شود.
امام جواد علیه السلام می فرمایند: آشکار کردن کار ، قبل از آن که محکم و قطعی گردد، باعث تباهی آن است.
چرا نباید اهداف و برنامه های آینده را به کسی بگوییم؟
در زمان اشتراک گذاری اهداف ، اتفاق جالبی می افتد. مغز شما تصویر سازی می کند و آینده
روشن را تصور می کند حتی می توانید صدای موفقیت را بشنوید و احساس آن را تجربه کنید.
این به علت ترشح زیاد اندروفین در بدن است. راز مخفی کردن اهداف این است که ضمیر
ناخود آگاه قدرت تشخیص واقعیت و رویا را در این زمان ندارد مانند زمانی که به یک
لیمو ترش فکر می کنید و بزاق شما ترشح می شود و فرایند جانشینی اتفاق می افتد.
فرایند جانشینی بدین ترتیب است که در واقع زمانی که شما درباره اهداف صحبت می کنید
ناخود آگاه شما تصور می کند این موفقیت رخ داده است و درواقع به جای اینکه اضطراب
پیش از پیروزی به شما دست دهد، شور و شعف بعد از موفقیت به شما دست می دهد
و همانطور که می دانید انگیزش، از همان اضطراب اولیه ایجاد می شود نه آرامش پس از موفقیت.
بدترین قسمت ماجرا این است که به علت احساس بسیار خوبی که در این زمان به شما
دست می دهد ممکن است این رفتار به اعتیاد تبدیل شود. زمانی که آن احساس خوب در
شما از بین می رود شما مجدداً دنبال کسی می گردید که درباره ایده تان با او صحبت کنید
و آن احساس را مجدداً تجربه کنید.
” در سکوت به ساختن رویا ادامه بده، بگذار موفقیت هایت بجای تو حرف بزنند”
فرایند جانشینی
دلایل علمی مخفی کردن اهداف و برنامه ها
راز مخفی کردن آن این است؛ در سال ۱۹۲۶ ” کورت لوین ” متخصص روانشناسی اجتماعی
این حالت را ” فرایند جانشینی ” نامید. در ۱۹۳۳ ” ورا ماهلر “به این مهم دست یافت که
وقتی شما بوسیله کسی تصدیق می شوید، در ذهن شما معنای واقعیت پيدا میكند.
۱۹۸۲ ” پیتر گولویزر ” تحقیقاتی درباره فرایند جانشینی نوشته و در سال ۲۰۰۹ یک سری
تست های جدید انجام داده و آنها را منتشر کرده است.
اين آزمايش به اين صورت است: ۱۶۳ نفر طی ۴ تست جداگانه هرکسی اهداف خودش
را نوشت و بعد نصف آن ها نظرشان را نسبت به آن هدف گفتند،
اما نصف آنها هدفشان را اعلام نکردند.
هر کدام ۴۵ دقیقه فرصت داشتند که روی آن هدف کار کنند که آن کار ها بطور مستقیم
افراد را به سمت آن هدف هدایت می کرد. اما به آنها گفته شد در هر زمانی می توانید
کار را متوقف کنید.
حالا می بینیم آنهایی که سکوت کرده بودند بطور متوسط ۴۵ دقیقه را صرف انجام کار
برروی آن هدف کردند و وقتی که از آنها بعد از کار پرسیدیم آنها گفتند کارهای زیادی
نیاز است تا به آن اهداف برسند.
اما آنهایی که هدفشان را اعلام کرده بودند کار را بعد از ۳۳ دقیقه بطور میانگین رها
کردند و وقتی که از آنها پرسیدیم علت این کار رو گفتند که به آن هدف خیلی نزدیک شدند.
دو دسته از اهداف که باید مخفی بماند
دسته اول : از مخفی کردن اهداف و برنامه ها که نباید به دیگران بگویید، اهداف مهم و
سرنوشت ساز شما هستند که بطور مستقیم در آینده شما تاثیر گذارند. راز مخفی کردن
اهداف این است؛
ابتدا باید اهداف را اولویت سنجی کنید و انرژی خود را صرف اهداف کوچک و پیش پا
افتاده نکنید. مثلا اگر قصد دارید آخر هفته به سینما بروید و یا کفش جدید بخرید،
گفتن و نگفتن این هدف تاثیری در موفقیت ندارد زیرا جزء اهداف کم اهمیت است.
در اینجا منظور ما از اهداف مهم و سرنوشت ساز مواردی است که با دستیابی و
عدم دستیابی به آن، زندگی شما دستخوش تغییرات زیادی خواهد شد.
هنگامی که شما هدف بزرگی انتخاب می کنید و تصمیم به انجام آن می گیرید، احساسات
و هیجان زیادی را تجربه می کنید و می خواهید تمام این احساس خوب را با دیگران
به اشتراک بگذارید. اما خبر بد این است که دیر یا زود خواهید دید این حس به
ضرر شما تمام می شود.
علت این امر ” فرایند جانشینی “است که در آن بواسطه تصویر بزرگی که در ذهن شکل می گیرد،
تصور می کنید به آن رسیده اید. واقعیت این است که برای رسیدن به هدف باید چندین
مرحله طی شود تا بتوانیم خود را در وضعیت مطلوب ببینیم.
پس از این مرحله ذهن حس می کند به موفقیت رسیده است اما هنگامی که پیش از رسیدن
به هدف شروع به انتشار آن کنید، ذهن لذت رسیدن را زودتر حس می کند و دیگر انگیزه ای
برای ادامه راه نخواهید داشت.
اهداف با ریسک بالا را باید تا لحظه انجام مخفی کرد
دسته دوم : از اهدافی که هرگز به دیگران نباید بگویید، اهدافی هستند که ریسک بالایی دارند.
هدف پر ریسک هدفی است که درصد تحقق آن نسبی است و تا زمان انجام آن نمی توان
تشخیص داد که به موفقیت می رسد یا خیر . از این رو کارهایی که دارای ریسک انجام
هستند را نزد خود نگه دارید و پس از اینکه از انجام آن مطمئن شدید به دیگران اعلام کنید.
دلیلی که نباید اهداف پر ریسک را به دیگران بگویید، تعهد و انتظاری است که در دیگران
ایجاد می شود. فرض کنید تصمیم گرفته اید ورزش صبحگاهی را شروع کنید
و وزن خود را کاهش دهید.
پس از این که در جمع دوستان مطرح می کنید و تصمیم خود را علنی می سازید،
تعهدی شکل می گیرد که شما را ملزم به انجام آن می کند.
اما اگر چند روز از تصمیم خود دست بکشید، خواهید دید دیگران شما را مورد تمسخر
قرار می دهند و یا از شما سوال می کنند که چرا دیگر ورزش نمی کنید؟
دوستی را بیاد دارم که چند سال قبل اعلام کرد قصد مهاجرت از کشور را دارد و این تصمیم را
در هر جمعی مطرح می کرد. از آن پس هر کسی که او را می دید، از روند پیشرفت هدف سوال
می کرد و او مجبور بود به همه پاسخ دهد.
راز مخفی کردن برنامه ها و اهداف همین است؛ پس اگر تصور می کنید با بیان اهداف شانس موفقیت
افزایش می یابد، در تصمیم خود تجدید نظر کنید. احساس غروری که ناشی از برنامه ریزی دقیق
به شما دست می دهد شاید مدت ها شما را از هدف دور نگه دارد زیرا احساس سرخوشی و آرامشی
که نیاز داشتید را در زمان بیان آن بدست آورده اید.
بجای اعلام کردن ؛ اهداف خود را روی کاغذ بنویسید
زمانی که هدف خود را روی کاغذ می نویسید، فاصله نقطه اکنون و وضعیت ایده آل را
به خوبی حس خواهید کرد و میدانید برای رسیدن به آن چه میزان انرژی و زمان لازم است.
ضمن اینکه از فرایند جانشینی تصورات ذهنی بجای واقعیت پرهیز می شود.
اما موقعی که در نزد دیگران بیان شود این فاصله بصورت مصنوعی کاهش می یابد و
احساس کاذب موفقیت حاصل می شود. تکنیک های مناسبی مانند نقشه ذهنی
وجود دارد تا ابعاد مختلف هدف را بسنجید.
ایجاد دلسردی توسط دیگران
ایده ها و رویا های زیبای شما برای دیگران اشتیاق ایجاد نمی کند و توسط آنان قابل درک نیست.
لذا وقتی از برنامه ها و اهداف بلند خود سخن می گویید،
به احتمال زیاد با تمسخر آنان مواجه خواهید شد.
زیرا اکثرشان شکست خورده اند، هیچ رویایی در سر ندارند و هیچ موفقیتی را باور ندارند
لذا به سرعت در دل شما شک ایجاد خواهند نمود و
شک کردن در رسیدن به هدف، سمّ موفقیت است.
آنان شما را با نگاه تمسخر آمیز و سخنان منفی دلسرد و نا امید می کنند و
همین برای توقف و صرف نظر کردن از ادامه مسیر کافی است.
حسادت و فرکانس بسیار منفی آن
اهداف آرمانی و رویاهای خود را مخفی کنید چون با بیان کردن ، بسیاری از اطرافیان به شما حسادت می کنند و ارتعاش بسیار منفی به سوی شما ارسال می کنند؛ چه بدانید یا ندانید به شما آسیب می رساند.
همچنین وقتی یک انسان حسود از اهداف شما آگاه شود، بعید نیست که شروع به سنگ اندازی و مانع تراشی در مسیر موفقیت نماید.
البته اگر قوی باشید می توانید از این موانع عبور کنید اما چرا باید خودتان این موانع را ایجاد کنید تا بعداً به سختی از آن عبور کنید؟
با کی مشورت کنیم؟
شاید بپرسید پس نقش مشورت چه می شود؟ مشورت در کار بسیار مهم است اما هیچ گاه نباید با انسان های ضعیف ، شکست خورده و سطح معمولی جامعه مشورت کنید.
حتما در مسیر خود باید مشورت کنید اما برای مشورت باید انسان های موفق و قوی را انتخاب کنید، با عشق ، احترام و تواضع نزد آنان بروید و قوانین موفقیت که حکم طلا دارند را از آنان بگیرید و خرج رشد خود کنید.
دور انسان های ضعیف را در زندگی خود خط بکشید زیرا آنان سعی می کنند شما را نیز پایین بکشند تا ثابت کنند که اکثر مردم مثل خودشان شکست خورده هستند و موفقیت فقط یک شانس است تا شاید بتوانند از عذاب وجدان خود برای بی مسئولیتی ها و شکست های خود بکاهند.
با انسان های قوی و موفق هم کلام و هم فرکانس شوید تا هر روز در کنار آنان رشد کنید زیرا موفقیت آینده خانوادگی ، اقتصادی و اجتماعی شما مساوی است با میانگین موفقیت پنج نفر اول از دوستانی که با آنان ارتباط دارید.
نظرات ، پرسش و پاسخ