رسالت فردی چیست؟

مفهوم رسالت فردی
هر کس در اجتماع باید رسالت فردی داشته باشد و برای این کار لازم است به خودشناسی برسد؛ دانش آموز ، معلم و کارگر ، مدیر ، خانه دار و… هر کدام رسالت خاص خود را دارند.
معنی لغوی و اصطلاحی رسالت در زبان فارسی ماموریت، مسئولیت ، وظیفه، پیامآوری، پیغامبری و نبوت است.
تحقق بخشیدن به افسانه شخصی هدف و مقصد نهایی زندگی است. طبق این نظر همه ما یک کار منحصر بفرد در این دنیا داریم که باید فقط توسط ما انجام بشه که به آن افسانه شخصی یا رسالت فردی میگویند.
رسالت فردی اشتیاقی غیرقابل وصف در فرداست که فرد از هیچ کاری برای رسیدن به آن دریغ نورزد و خستگی دراین مسیر معنایی نداشته باشد. رسالت حس معنوی ودرونی است.
هر فردی باید مسیر رسالت زندگی رو پیدا کنه تا سعادت و خوشبختی رو کامل حس کنه چه از لحاظ مالی و شغلی و..
هر انسانی باید سفری رو طی کنه از تولد تا مرگ این سفر راههای زیادی دارد این راه ها همان رسالت است.
درواقع رسالت همان هدف نهایی شما از زندگی است. به دور و برتان نگاهی بیندازید حتما افرادی را دیده اید که در رفاه کامل مالی هستند و ثروت فراوانی دارند اما حال خوبی ندارند چون زندگیشان یکنواخت است.
چطور رسالت فردی را پیدا کنیم ؟
یکی از مهمترین دغدغه ها همین سوال است که ما چطور میتوانیم رسالت خودمان را پیدا کنیم. بین رسالت و شغل تفاوت بسیاری وجود دارد یعنی ممکن است که شغل ما و کاری که در حال انجام آن هستیم لزوما رسالت ما نباشد. دردنیای امروزی چیزی که بسیار اهمیت دارد این است که شغلی را انتخاب کنیم که به زندگی ما معنا می دهد. شغلی را انتخاب کنیم که با رسالتمان هماهنگ باشد. پیدا کردن رسالت کار آسانی نیست. ما باید پیدا کنیم که علایق مان چه چیزهایی هستند و به چه موضوعاتی بیشتر علاقمند هستیم. این موضوع باعث می شود ما در مسیر رسیدن به رسالتمان باشیم.
همیشه نمیتوان گفت فردی که رسالت زندگیاش را پیدا نکرده به خاطر اهمالکاری و تنبلی بوده است. بلکه دلایل و اتفاقات معمولی وجود دارند که فرد را از رسیدن به رسالت زندگیاش دور میکنند. مانند:
- انتخاب مسیری که خوشایند دیگران است
- آموزش ندیدن در این زمینه
- نشناختن روحیات، احساسات و ارزشهای خود
این موارد باعث میشوند تا فرد از مسیر زندگی دلخواهش دور شود و احساس ناخوشایندی را تجربه کند. باید قبل از هر چیز ابتدا ریشه پیدا نکردن رسالت را جستجو کنیم و سپس با کمک مشاوره گرفتن از دیگران و آموزش دیدن رسالت خود را پیدا کنیم.
چالش های موجود در معنی رسالت زندگی چیست؟
ممکن است در تعریف رسالت زندگی و فردی خود دچار چالش شویم. چند نمونه از رسالتها را بیان میکنیم تا بهتر با این مفهوم ارزشمند آشنا شوید.
برای مثال من میخواهم:
- از طریق آموزش و مربیگری، باعث شوم دیگران تغییرات مثبتی در زندگی خود احساس کنند،
- برای جوانان امروز، فرصتها و موقعیتهای شغلی جدید ایجاد کنم.
- در زندگی هر فردی که ملاقات میکنم تاثیرات مثبت و خوبی ایجاد کنم.
- مشوق خوبی برای اطرافیانم باشم.
- در حد توانم گره از مشکلات دیگران باز کنم.
و دهها رسالت دیگر که میتوانیم با تکیه بر ارزشهای خود به آنها دست پیدا کنیم و همراستا با آنها قدم برداریم.
تفاوت هدف با رسالت
زیرمجموعه رسالت اهداف است.مثل فردی که هدفش خرید یک دفتر است ولی رسالتش کمک به افراد درحیطه کاری هست که فعالیت دارد .
هدف, کار و فعالیتی هست که انجام می دهیم ولی رسالت, حسی درونی است که بخاطرش کاری انجام داده می شود.
هدف را تعیین می کنیم و زمان و پایان مشخصی را می توانیم برای آن در نظر بگیریم. ولی رسالت استعداد وعلاقه ای هست که کشف می کنیم.
درهدف افراد انرژی مصرف می کنند ولی در رسالت افراد دارای انگیزه هستند وانرژی میگیرند که با قدرت به مسیرشان ادامه دهند .
اصول اصلی رسالت عبارتند از:
ارزش ها، استعداد و توانایی ها
ارزش ، دوستی ، محبت ، استعداد ها ذاتی هستند .مثلا فردی ذاتا استعداد نقاشی یا خطاطی دارد.
خودشناسی
در واقع انسانها در این دنیا دو کار اساسی دارند یا باید در حال پیدا کردن رسالت فردی خود باشند و یا آن را پیداکردهاند و با آن پیش میروند.
افراد مشهور و ماندگاری مانند پروفسور حسابی و فردوسی و… این افراد رسالت خود در زندگی را کشف کرده بودند. پس همه انسان ها میتوانند این رسالت را کشف و به نابغه وجودشان پی برده وآن راشکوفا کنند.
حتما هم نباید به فرد مشهوری تبدیل شد چرا که این هم یکی از عوامل بازدارنده در کشف رسالت می باشد. افرادی هستند که خودرا شناخته اند آرامش وجودی خود را پیدا کرده اند ولی کسی آنها را نمی شناسد.
افراد زیادی را می شناسیم که رشته فعالیت شان با رشته تحصیلی شان متفاوت است ولی در حوزه ای که شاغل هستند کارشان را به خوبی انجام می دهند. نقاط قوّت درخودشان را می شناسند و تقویت می کنند. در مقابل نقاط ضعفشان را هم شناسایی کرده ودر رفع و توانمندسازی مثبت آن نقاط ضعف تلاش می کنند.
در انتخاب نوع فعالیت وشغل یا تشکیل زندگی وانتخاب همسر دقّت صورت گیرد.
اهمیّت کشف رسالت فردی
وقتی رسالتی کشف می شود زندگی از باور های منفی که درذهن ناخودآگاه شکل گرفته پاک می شود و افق روشنی در باورها و نگرشها ایجاد می شود.
چون ذهن ناخودآگاه مانند دری که خوب یا بد را تشخیص نمیدهد و هرچیزی که وارد شود وبه آن دستور داده شود همان را اجرا می کند. پس مراقب ورودی های ضمیر ناخودآگاه باید باشیم. این که چرا انسان ها رسالت خودشان را کشف می کنند درذیل به مواردی اشاره می گردد:
انگیزه و هدف
فرض کنید انسان ها بدون هیچ انگیزه ای زندگی را سپری کنند دنیایی کسالت بار در زندگی شان رقم خواهد خورد. که هیچ انگیزه معنایی برای زیستن نمی توانند پیدا کنند.
افراد دارای رسالت فردی هر لحظه ای برای انجام هدفشان آماده هستند و می دانند اهداف خودرا در چه جهتی و چگونه به مقصد برسانند. و این میسر نخواهد شد مگر با آموزش و مشورت با افرادی که دارای تخصّص در این حیطه هستند و اراده قوی که برای خود ایجاد کرده اند این مسیر را بهتر و به خوبی طی خواهند کرد.
حس رضایت مندی
افرادی که به خودشناسیرسیده اند با امید و انگیزه با مشکلات روبرو می شوند و افرادی که رسالتی ندارند در مواجهه با مشکلات ناامید شده و حتی دست به خودکشی می زنند.
شناخت نقطه قوت و رها شدن این انرژی درونی وقتی فردی رسالتش را پیدا کرد استعداد وعلاقه اش را شناخت آن را می پروراند و با سرعت وبدون اتلاف زمان به سوی اهدافش پیش می رود و به طبع موفقیّت های بسیار خوبی را به دست خواهد آورد.
تکرار و باور
یک فکر اینقدر تکرار و تکرار می شود که تبدیل به باور می گردد و در رسیدن به رسالت فردی و موفّق شدن باید باورهای منفی شناخته شده و رفع گردد.
به خودتان بگویید من بهترین هستم و بر این جمله باور داشته باشید. خداوند الماسی ناب، درجودتان قرارداده که فقط مختص به خودتان است پس آن را شکوفا کنید.
ماموریت ما در زندگی
آدم هایی که درگیر روزمرگی های زندگی خودشان هستند و صبح ازخواب برمی خیزند وسرکار میروند. بعد اتمام ساعت کاری به خانه می روند استراحت می کنند و باز هم فردا مراجعه به محل کار وبرگشت به منزل و استراحت. این روند همیشه وهرروز وهرهفته تکرار می شود بدون این که تغییری در روند و روش زندگی آن ها رخ دهد.
خودشناسی مقدمه فردی است.
افرادی که به خودشناسی می رسند در کار و هدفی که می خواهند انجام دهند تمرکز بهتری داشته اند موفق ترند.
پس در خودشناسی نقاط توانمند و علایق را شناخته و تقویت کنیم و به موفق ترین خودمون تبدیل بشویم. ودر این صورت هست که آثار بسیار خوب اجتماعی یا علمی و.. دردنیا بجا خواهیم گذاشت و فرد مؤثری درجهان خواهیم بود. مثل بسیاری از فرهیختگان و دانشمندان و علما که قرن هاست از دنیا رفته اند ولی هنوز در عالم هستی، اثرگذاریشان محسوس است.
به تنهایی نمی توانیم به خودشناسی برسیم .با مطالعه تحقیق وحضوردرکلاس اساتید وآموزش تا حدزیادی به ما کمک می کند تا به خودشناسی برسیم.
پیشنهاد ویژه: دوره جامع ۳۶ جلسه ای خودآ (خودآگاهی توحیدی)
دانستن و اشراف بر ویژگی های خودمان یا اطرافیان مارا در تحولات دنیا اثرگذار می کند. تفکر عمیق و هدفمند نسبت به خودمان داشته باشیم. این تفکر خودشناسی می تواند با سؤالاتی همراه باشد تا بتوان بهتر به خودشناسی و دانستن رسالت فردی رسید.
وقتی که به دیدگاه اطرافیان اشراف داشته باشیم. به نظرات آن ها درباره خود آگاه می شویم. ممکن است خصیصه ای داشته باشیم که بنظر خودمان خوب است ولی اطرافیان آن را درست نمی دانند.
در هر کاری بدون زمان و مکان مناسب بخواهیم خیرخواه باشیم. اینجا اطرافیان ممکن است نظر بدهند که فلانی درهرکاری دخالت می کند و این کدورت هایی را درپی خواهد داشت و دیدگاه منفی درباره این افراد ایجاد می شود.
وقتی فردی رسالتش را پیدا کرد استعداد وعلاقه اش را شناخت آن را می پروراند با سرعت به سوی اهدافش پیش می رود. بالتّبع موفقیّت های بسیار خوبی را به دست خواهد آورد.
نظرات ، پرسش و پاسخ